محل تبلیغات شما
یکی بود، یکی نبود … در سرزمینی دور، جنگلی سرسبز و زیبا، اما اسرارآمیز، به اسم جنگل عجیب وجود داشت. در انتهای جنگل عجیب، کلبه‌ای زیبا بود که کپلی‌، در آن زندگی می‌کرد. با این‌که جنگل عجیب، خیلی ترسناک بود، اما کپلی‌، به‌راحتی، آن‌جا زندگی می‌کرد و هر شب، بدون ترس و دلهره، در جنگل قدم می‌زد و برای حیوانات کوچک غذا می‌برد. با درختان حرف می‌زد و برای قارچ‌ها و بوته‌های تمشک آواز می‌خواند. یک شب که کپلی‌ به جنگل رفته و گرم صحبت با درختان شده بود، از درون

برنامه های فرهنگی کتابخانه در آبان ماه

معرفی کتاب هد هد سفید

برنامه های فرهنگی کتابخانه در مهر ماه

جنگل ,بود، ,کپلی‌، ,زندگی ,می‌زد ,عجیب، ,با درختان ,و برای ,می‌زد و ,در جنگل ,زندگی می‌کرد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه آیت الله جلیلی کرمانشاه